نقاشی پشت شیشه، تلفیقی دین و هنر Reviewed by Momizat on . نقاشی پشت شیشه، تلفیقی دین و هنر گفتگو با سعید رضاخان هنرمند : نقاشی پشت شیشه در زمره هنرهایی است که ریشه‌های اعتقادی قوی را در خود دارد و از این نظر با اعتقادا نقاشی پشت شیشه، تلفیقی دین و هنر گفتگو با سعید رضاخان هنرمند : نقاشی پشت شیشه در زمره هنرهایی است که ریشه‌های اعتقادی قوی را در خود دارد و از این نظر با اعتقادا Rating: 0
شما اینجا هستید: خانه » دسته‌بندی نشده » نقاشی پشت شیشه، تلفیقی دین و هنر

نقاشی پشت شیشه، تلفیقی دین و هنر

نقاشی پشت شیشه، تلفیقی دین و هنر

گفتگو با سعید رضاخان هنرمند :

نقاشی پشت شیشه در زمره هنرهایی است که ریشه‌های اعتقادی قوی را در خود دارد و از این نظر با اعتقادات دینی گره خورده است. نمونه‌های متعدد به جا مانده از آثار هنرمندان گذشته، معرف این بخش هستند و اعتقادات قلبی خالقان آنها را روشن می‌کنند. تابلوهایی که نمایانگر دشت کربلا در روز عاشورا هستند. استاد سعید رضاخان پدر نقاشی پشت شیشه ایران روایتگر نکات جالبی در این زمینه است که در ادامه می‌خوانید.

نقاشی پشت شیشه چگونه هنری است؟
نقاشی پشت شیشه هنری است که در پشت شیشه و با استفاده از رنگهای غیر جوهری انجام می‌شود. درباره تاریخچه و پیشینه آن در ایران نظرات گوناگونی وجود دارد و زمان‌های متفاوتی را در اینباره مطرح می‌کنند. همچنین برخی آن را یک هنر وارداتی می‌دانند و برخی دیگر آن را یک هنر بومی ذکر می‌کنند. اما هرچه هست؛ نقاشی پشت شیشه در دوره‌ای از تاریخچه خود با اعتقادات مذهبی مردم گره خورد و اینگونه شد که روایتگر تفکرات و اعتقادات قلبی مردم کوچه و بازار گشت.

چه شد که نقاشی پشت شیشه حالتی مذهبی به خود گرفت؟
وجود شیشه یا زجاج، عاملی است برای عبور نور. نوری که در اینجا می‌شود از آن تعبیر معنویت کرد. نوری که معرف اهل بیت است و از آنان نشأت می‌گیرد. همچنین شیشه به عنوان جسمی صاف، شفاف و صیقلی ، یک مانع و واسطه میان دست افراد و تصویر ائمه یا اسما متبرکه است. البته این را بخاطر داشته باشیم که نقاشان قهوه‌خانه‌ای آن را بر روی پرده اجر می‌کردند.

بیشتر چه موضوعاتی در پشت شیشه نقش می‌شدند؟
از آنجا که نقاشی پشت شیشه و نقاشی پشت آینه در شکل و شمایل گل و مرغ در خانه‌های اعیان و اشراف کار می‌شدند و در میان گچ‌بری‌های دیوارها و سقف جا می‌گرفتند؛ تعداد زیادی از این آثار امروز برای ما به یادگار مانده‌اند. از طرفی ساختار اجتماعی دوره قاجار به نوعی است که تعداد انبوهی از تابلوها با موضوع شمایل نگاری کشیده شدند. در میان این آثار مذهبی تابلوهایی که روایتگر واقعه ظهر عاشورا هستند از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند و بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده‌اند.

به ساختار اجتماعی اشاره کردید. چه شد که این تعداد نقاشی با موضوع ظهر عاشورا کشیده شدند و این دو چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
جامعه دوره قاجار مذهبی است و توده عامه جامعه عشق و ارادت خاصی به خاندان اهل بیت دارد. همین موضوع باعث می‌شود تا نقاشان آن زمان که خودشان نیز جزعی از توده عامه بودند؛ تفکراتشان را به این شکل انعکاس دهند. شما وقتی به یکی از این آثار نگاه می‌کنید متوجه ارادت بی‌حد و حصر خالق آن اثر نسبت به خاندان پیامبر (ص) می‌شوید. به همین دلیل است که تولید این تعداد از آثار با موضوع شمایل سازی را برگرفته از ساختار اجتماعی دوران قاجار می‌دانم.

در میان تابلوهایی که به واقعه کربلا می‌پردازند؛ چه موضوعاتی بیشتر دیده می‌شوند؟
در درجه نخست باید یک نکته را یادآوری کنم که در این تابلوها شیوه، بیشتر به نقاشی قهوه‌خانه‌ای شبیه است. به این معنی که موضوع اصلی که بزرگترین شخصیت آن تابلو است و جایگاه معنوی بالایی دارد در مرکز قرار می‌گیرد و از تمام شخصیت‌های موجود در اثر بزرگتر کشیده می‌شود. پس از آن به دیگر موضوعات پرداخته می‌شود و شخصیت‌های دیگر در اطراف شخصیت اصلی با ابعاد کوچکتر جا می‌گیرند. امام حسین علیه‌السلام، حضرت عباس علیه‌السلام، دو طفلان مسلم، صحنه شهادت حضرت قاسم، حاضر شدن امام بالای سر حضرت علی‌اکبر، حضور فرشتگان و جنیان در دشت کربلا و حضرت علی اصغر موضوعاتی هستند که در بیشتر تابلوها به چشم می‌خورند. اما اینجا باید یک نکته را هم ذکر کنم که برای پایان ذکر مصیبت و تغییر در روند تابلو نقاشان به موضوعاتی فرعی می‌پرداختند. بطور مثال قدمگاه امام هشتم، ضامن آهو، قیام مختار، انتقام از قاتلین اباعبدالله، مسجد شام و مرگ یزید بن معاویه موضوعاتی هستند که در زمره موضوعات فرعی قرار می‌گیرند و در تابلوهای عاشورایی جا می‌گیرند

چهره‌ها در تابلوهای عاشورایی بسیار شبیه به هم هستند و یا اینکه چهره کشیده نمی‌شود و در هاله‌ای از نور است. چطور می‌شود آنها را تشخیص داد؟
در اینجا بحث نمادها در نقاشی پشت شیشه مطرح می‌شود. شما با استفاده از این نمادها می‌توانید شخصیت‌ها را تشخیص دهید. هرجا که در مقابل یک شخصیت سوار بر اسب یک کودک با مشک آب ایستاده یا هرجا که یک شهید بی دست را می‌بینید اینجا منظور نقاش حضرت عباس است. هرجا که یک جوان بر روی زمین افتاده و امام حسین سر آن را در بغل گرفته است و کمی آن طرف‌تر یک بانو دست روی سرش گذاشته؛ آن جوان حضرت علی اکبر و آن بانو حضرت زینب است. هرجا که یک جوان روی زمین افتاده یا اینکه در حال رفتن به میدان جنگ است و خانمی با چادر سفید دیده می‌شود آن جوان حضرت قاسم است. هرجا که جلوتر از امام حسین، شخصی را با عمامه یا ریش سفید می‌بینید آن شخص حبیب ابن مظاهر است

. درباره دیگر شخصیت‌ها نیز به همین صورت است. نشانه‌هایی وجود دارد که شما با در نظر گرفتن آنها می‌توانید شخص مورد نظر را شناسایی کنید.

آیا برای رمزگشایی از تابلوهای عاشورایی منبع خاصی وجود دارد؟
خیر. متاسفانه ما با فقر بسیار شدیدی در این زمینه روبرو هستیم. تا امروز پژوهشگران بسیار اندکی به موضوعات مرتبط با نقاشی پشت شیشه پرداخته‌اند. همین موضوع هم سبب شده است تا دانشجویان پژوهش هنر کمتر به تحقیق در این زمینه بپردازند. اما بالاخره کار را باید از جایی آغاز کرد و من توصیه‌ام به عزیزان، این است که در این زمینه فعالیت کنند. در همین موضوع تابلوهای عاشورایی که بیانگر واقعه عظیم ظهر عاشورا هستند؛ نکات ظریف و زیبای بسیاری وجود دارند که برای بسیاری از بینندگان قابل فهم نیست. به همین دلیل باید ظرافت‌هایی این چنینی به مخاطبان معرفی شوند.

درباره نویسنده

تعداد نوشته ها : 193

ارسال یک دیدگاه

© all rights recerved تمامی حقوق برای کلام پایتخت محفوظ است،استفاده از محتوا با ذکر نام کلام پایتخت مجاز است. توسط بیگ تم

بازگشت به بالا